«ما به تغییر رژیم در ایران و روسیه نیاز داریم.» این موضوعی است که گری کاسپاروف، یکی از بنیانگذاران کنگره آزادی جهانی و رییس «ابتکار دموکراسی نو» بر آن تاکید دارد. به گفته او استراتژی جهان آزاد باید منزوی کردن این دو کشور از نظر سیاسی و اقتصادی باشد.
کاسپاروف در یادداشت خود برای واشینگتن پست به بسته کمک ۹۵ میلیارد دلاری به اسرائیل، اوکراین و تایوان اشاره میکند که پس از ماهها مانعتراشی، سرانجام به تصویب رسید. او معتقد است نباید جزئیات مهم این «لایحه» را نادیده گرفت.
در صفحه ۳۲ این لایحه، از دولت بایدن خواسته شدهاست که «راهبرد حمایت ایالات متحده از اوکراین در برابر تجاوزات فدراسیون روسیه» را ظرف ۴۵ روز ارائه کند. کاسپاروف معتقد است که در حمایت از اوکراین، ایالات متحده و اروپا نتوانستهاند اساسیترین عنصر برنامهریزی استراتژیک، یعنی «تعیین یک هدف مشخص» را ایجاد کنند.
او با اشاره به سخنان آبراهام لینکلن در سال ۱۸۵۸ که گفته بود «اگر از ابتدا میتوانستیم بدانیم کجا هستیم و هدفمان چیست، میتوانستیم بهتر تصمیم بگیریم که چه کاری را و چگونه انجام دهیم»، این پرسش را مطرح میکند که در شرایط کنونی، «ما در چه موقعیتی قرار داریم و هدف ما چیست؟»
کاسپاروف در پاسخ مینویسد که موضع غرب در دو جهت غیرممکن قرار دارد، از یک طرف آرزوی بازگشت به وضعیت پیشین و معاملات سودآور و فاسد با روسیه را دارد و در عین حال در جهت مخالف، خواستار حمایت کافی از اوکراین برای جلوگیری از پیروزی روسیه است که میتواند جرقه بحران در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را ایجاد کند.
به گفته او، رهبران اروپایی مانند اولاف شولتس، صدراعظم آلمان طوری رفتار میکنند که گویی مشتاقند تا مانند گذشته با دولت مافیایی ولادیمیر پوتین به تجارت بپردازند. آنها تسلیحات دفاعی در اختیار اوکراین قرار میدهند، اما زمانی که صحبت از ارسال سلاحهای موثر که به اوکراین میشود، تزلزل میکنند و در نتیجه چرخهای دایمی از مرگ غیرنظامیان وجود دارد.
کاسپاروف مینویسد: «دولت بایدن هنوز هم توسط دستیاران دوره اوباما و مفاهیم شکست خورده دوره او برای محدود کردن قدرت آمریکا و متحدانش هدایت میشود.»
رییس «ابتکار دموکراسی نو» مینویسد باید اهداف را اصلاح کرد، نمیتوان حمایت از اوکراین «تا هر زمانی که طول بکشد!» را یک «هدف استراتژیک» تلقی کرد، همچنان که حمایت از اسرائیل بدون اینکه تروریستهای حماس را ریشه کن کند، یک «هدف» نیست. در مقابل حمایت از اوکراین تا زمانی که یکپارچه و آزاد شود یک «هدف» است، ترویج صلح بلندمدت در اروپا و خاورمیانه با انجام هر کاری که موجب تسریع سقوط رژیمهای متخاصم در روسیه و ایران شود، «هدف» است.
«لایحه کمک» همچنین به توقیف صدها میلیارد دارایی روسیه در خارج از کشور و استفاده از این پول برای دفاع و بازسازی اوکراین اشاره میکند. کاسپاروف میگوید این یک اقدام طبیعی است و «ابتکار دموکراسی نو» که با دیکتاتوریها مقابله و آزادی را در سراسر جهان ترویج میکند، اعتبار و قانونی بودن این اقدام اثبات میکند.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین گفته اگر این داراییها توقیف شود، روسیه در دادگاه تلافی خواهدکرد. کاسپاروف این پاسخ یا تهدید را که از سوی یک دیکتاتوری نامشروع که به همسایگان خود در اروپا حمله میکند، مطرح شده، از سوی کشوری که با تروریستها از سوریه و ایران گرفته تا افغانستان همکاری میکند و به مداخله در انتخابات در سراسر جهان آزاد میپردازد، یک زنگ بیداری برای غرب میداند.
جدی گرفته شدن این ادعا به گفته کاسپاروف ثابت میکند که غرب هنوز باور ندارد در جنگ است. این توهم همچنین اتحادیه اروپا و ناتو را از اعمال تحریم یا اخراج شرکای پوتین در مجارستان و اسلواکی و برخورد با شرکتهای غربی که هنوز با روسیه تجارت میکنند، منع میکند. اروپا و ناتو برای توقف تجارت پررونق واسطهگری برای روسیه در چین و آسیای مرکزی، اقدامی نکردهاند.
کاسپاروف میافزاید برای سالها، ایالاتمتحده با اشاره به بزرگی و قدرت ارتش خود، اعلام میکرد که به راحتی و قاطعیت میتواند به هر تهدیدی پاسخ دهد. اما بازدارندگی تنها زمانی تاثیرگذار خواهدبود که این قدرت با ادعای مطرح شده مطابقت داشتهباشد.
در ادامه او به برخی موارد اشاره میکند که ایالات متحده نتوانسته به خطوط قرمز پایبند باشد. در سال ۲۰۱۲، اوباما به بشار اسد دیکتاتور سوریه گفت استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه عبور از «خط قرمز» خواهد بود. اما اسد این کار را کرد بدون آنکه با او برخوردی شود و هنوز مردم را بدون مجازات سلاخی میکند. همچنین بایدن به ایران گفت نمیتواند از خاک خود به اسرائیل حمله کند، اما در نهایت این کار را انجام داد.
کاسپاروف میگوید نهادهای بینالمللی نیز اعتبار خود را از دست دادهاند. ناتو تنها یک تکه کاغذ است مگر اینکه رهبران آن اراده اقدام موثر را داشتهباشند. با توجه به فناوریهای جدید در دنیای به هم پیوسته امروزی، خطر یک فاجعه جهانی وجود دارد که هرگز مانند آن دیده نشده است.
کاسپاروف معتقد است در حال حاضر شرایط برای پوتین، شی جین پینگ، علی خامنهای، نیکلاس مادورو، رجب طیب اردوغان، ویکتور اوربان و هر دیکتاتوری، بهتر از چهار سال پیش است.
با این حال او میگوید اکنون که «لایحه کمک» به تصویب رسیده، هنوز زمان برای اصلاح مسیر کاخ سفید وجود دارد. با پیروی از قوانین زمان صلح نمیتوان در جنگ پیروز شد. تنها راه پیروزی در این جنگ طولانی، تغییر رژیم در مسکو و تهران است. چنین تغییری با انزوای سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران و با توقف تهاجم خارجی آنها، به واقعیت نزدیکتر خواهد شد.
او معتقد است تصویب این لایحه باید یک شروع جدید باشد نه پایان. روسیه به سمت جنگ دایمی رفتهاست و چین از اقدامات پوتین برای بیثبات کردن نظم جهانی غرب حمایت میکند. آمریکا و اروپا باید با این چالش مقابله کنند.
کاسپاروف نوشته: «ما برای پیروزی به اهداف روشن، استراتژی و رهبری جسورانه نیاز داریم. درک این موضوع که در حال جنگ هستیم، شهامت ریسک سیاسی برای تغییر مسیر را به همراه خواهدداشت. این چیزی است که آینده دموکراسی آمریکا و جهان آزاد به آن بستگی دارد.»